تاملی درباب شهرنشینی،شهروندی ومشارکت مردمی

ابتدا لازم است که این مقوله هاراتعریف نموده وسپس به اصل موضوع بپردازیم.شهرنشین کسی است که فقط به نفع خودش فکرمی کندوهیچ احساسی نسبت به وقایع ومشکلات شهرازخودبروزنمی دهدومانندشخص غریبه ای درشهرترددمی کندبدون اینکه حس کندشهرمال خودش است.اما درطرف مقابل

شهروند شخصی است که به کمبودها ونواقص شهرواکنش نشان داده ونسبت به شهراحساس وظیفه ودین مکندوبرای دریافت خدمات واصلاح وضع موجودپیگیری نموده ودیگران رانیزنسبت به موضوع حساس وترغیب می نماید.واینکه مشارکت یعنی سهیم شدن درچیزی وازآن منتفع شدن است.

آنچه بررسی هانشان داده ومسلم است اینکه اختلاف فاحشی بین نیازهای نامحدودشهر ومنابع ودرآمدمحدودشهروجودداردوهمین اختلاف باعث توسعه نیافتن روزبه روزشهرمی شود.

باعنایت به اهمیت موضوع وضرورت حل مساله به نظرمی رسدیکی ازراه حل ها وکم هزینه ترین آن سرمایه گذاری دربخش آموزش فرهنگ شهری وشهروندی وهمچنین ترویج نگرش مشارکتی می باشد.

به عقیده صاحبنظران یکی از برجسته ترین کارهای مدیران شهر،افزایش نسبت جمعیت شهروند به شهرنشین می باشد.پرواضح است که شهروندان نقش اصلی دراجتماع رابه عهده داشته ودرصورت وجودبسترمطلوب،توانمندشده ومی توانندرویای جامعه پیشرفته رادرعمل محقق سازند.

اغلب تحلیلگران براین باورندکه افزایش برنامه های آموزشی،فرهنگی واجتماعی باعث می شودکه زمینه مشارکت شهروندان درمدیریت شهری بیشترشده ومشارکت درطرحها واداره شهرمی تواندشهرنشین رابه شهروند تبدیل نماید.

کلام آخراینکه شهروندان،سرمایه های اجتماعی هرشهربوده ومدیریت شهری می تواندباهوشمندی ازدیدگاههای آنهادربرنامه ریزی وحتی تصمیم گیری امور بهره برده وبامشارکت شهروندان نسبت به رفع موانع ومشکلات شهراقدام نماید.

علی کلیچ

Ali.kelich@gmail.com